کد مطلب:314398 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:203

تو باب الحوائجی برای هر که خواهی شفاعت کن
مرحوم شیخ محمد مهدی حائری مازندرانی می نویسد:

از یكی از اساتید شنیدم كه مردی خیر و شایسته كار از ساكنان كربلا دارای فرزندی صالح بود، آن فرزند بیمار شد. پس او را به حرم مطهر حضرت ابوالفضل علیه السلام آورد و حضرت را برای شفای فرزندش نزد خداوند وسیله قرار داد و به آن بزرگوار متوسل شد.

صبح كه شد یكی از دوستانش نزد وی آمد و گفت: دیشب خوابی دیده ام كه می خواهم برایت نقل كنم: در خواب دیدم كه گویا حضرت عباس علیه السلام شفای پسر تو را از خدا خواست، ملكی از جانب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نزد حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام آمد و به او عرض كرد: رسول خدا می فرماید: درباره ی شفای این جوان وساطت نكن؛ زیرا كه عمر وی به پایان رسیده و روزگار او تمام شده است.

حضرت عباس علیه السلام فرمود: از طرف من به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سلام برسان و بگو برای شفای او من تو را نزد خدا شفیع قرار می دهم و از خدا می خواهم كه وی را شفاعت فرماید.

آن فرشته برگشت و همان پیام از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای حضرت عباس علیه السلام آورد تا سه مرتبه و حضرت همان پاسخ را داد.

در مرتبه ی چهارم كه آن فرشته پیام پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را رساند، قمر



[ صفحه 319]



بنی هاشم علیه السلام با حالت دگرگون بلند شد عرض كرد:ای رسول خدا، مگر این گونه نیست كه خداوند مرا باب الحوائج نامید و مردم این را می دانند و به من متوسل می شوند و شفا می خواهند اگر من باب الحوائج نیستم (و بناست این جوان شفا نیابد) پس این نام از من برداشته شود.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تبسمی كرد و فرمود: برگرد خدا چشم تو را روشن كرد و تو باب الحوائجی، برای هر كه می خواهی شفاعت كن، و خداوند این جوان بیمار را به بركت تو شفا داد. [1] .

این قید ظاهرا احترازی نیست، زیرا تمام كارهای خداوند بنابر حكمت و مصلحتی است كه عقل بشر آن را به طور كامل در نمی یابد، حتی موجوداتی خبیث مانند اولی و دومی وجودشان دارای حكمتی است مانند امتحان مردم.

آری، خلقت ضعیف ترین و پست ترین موجودات دارای حكمت است، ولی برای ما پنهان است. اما برای خاندان وحی و عصمت واضح است. به این جریان توجه فرمایید:

روزی منصور در خدمت امام جعفر صادق علیه السلام نشسته بود، مگسی روی منصور نشست. منصور او را دور كرد باز برگشت تا دفعه سوم منصور به حضرت عرض كرد: خداوند مگس را برای چه آفریده؟ حضرت فرمود: تا ستمگران را به وسیله ی آن ذلیل كند. [2] .


[1] مجالس شبهاي شنبه، ج 4، ص 257 و 259 به نقل از معالي السبطين، ص 453.

[2] مجالس شبهاي شنبه، از آية الله آقاي حاج سيد تقي قمي عليه الرحمه، به نقل از بحار الأنوار، ج 47، ص 166، حديث 6.